ال آیال آی، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
شایلیشایلی، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه سن داره

دخترای من ، ال آی و شایلی

خدایا شکرت

سیزده بدر 92

عزیزم سیزده بدر هم رفتیم به طبیعت زیبای مغان. عکس هاتو برات میزارم تا کیف کنی.       بقیه ی عکس ها هم در ادامه مطلب... اینجا حیاط خونه ی مادر بزرگه که در حال گشتن و گل چیدنی...   شلوارک زردتو مامان بزرگ  و بابا بزرگ از قشم خریده بودند خیلی دوستش داری اکثرا هم توی تنت بود با اینکه هوا هم سرد بود ولی نمیذاشتی عوضش کنم...       این هم گوسفند قربونی ( بابا داریوش با عمو اکبر شوهر عمه کبری)...   این هم عکس های روز سیزده بدر... مشغول توپ بازی با ماهان و هانیه و آرین     اینجا توی چادر بازی میکر...
16 فروردين 1392

اردبیل و پارس آباد

عزیزم دختر گلم ، دیگه ماشااله داری بزرگ میشی پارس آباد همه میگفتن ال آی بزرگ شده، لاغر مونده اما قدش بلند شده.  دیگه هم مثل سابق زیاد اذیتم نمیکنی.اکثرا به حرفهام گوش میدی غذاتو خوب میخوری ،   یه چند روزی هم میشه که بهت مولتی ویتامین میدم البته از بوش خوشت نمیاد ولی وقتی بهت شکلات نشون میدم شربتتو میخوری یعنی عاشق شکلاتی . (البته وقتی میریم اردبیل یا پارس آباد اونجا خوب غذا نمبخوری فقط مشغول بازی میشی). توی اردبیل پدر دایی پیمانو در میاری. همش میخوای که با دایی پیمان خاله بازی کنی وقتی هم دایی پیمان خونه نیست به بابابزرگ و مامان بزرگ گیر میدی(میگی که تو خونه بدوییم) دایی رضا زی...
7 فروردين 1392

نوروز 92

دختر گلم سال که تحویل شد تو خونه ی خودمون بودیم  سال که تحویل شد منو تو و بابایی سه تامون یه حلقه ی سه نفره زدیمو همدیگه رو بغل کردیم تا همیشه در کنار هم باشیم .امیدوارم سال خوبی داشته باشیم و همیشه موفقیت و خوشبختی همراهمون باشه. سال که تحویل شد توی دلم واسه خانواده ی خودمو بابا داریوش دعا کردم تا همیشه سلامت و خوشبخت باشند. واسه بابایی هم آرزوی موفقیت و سلامتی کردم تا همیشه بالا سرمون باشه واسه تو هم دعا کردم تا به بهترین نحو تربیت بشی و فرزند صالحی باشی. مامان بزرگ و بابا بزرگ به همراه دایی رضا رفتند مسافرت( اصفهان، شیراز، بندر عباس، قشم...)  عزیزم  ما هم مثل هر سال ، نوروز رفتیم پارس آباد، ١ فروردین رفتیم و ٤...
6 فروردين 1392
1